یک سالگی
دختر گلم یک سال گذشت از اولین روزی که صورت ماهتو دیدم .اولین روزی که صداتو شنیدم و در آغوش گرفتمت امروز از وقتی بیدار شدم تمام این یک سال مثل یه فیلم توی ذهنم مرور شد و چه زیبا بود این یک سالی که تو اومدی تو زندگیم با تو معنی دوباره مادر شدنو تجربه کردم.با وجود تو زندگیمون گرم تر شد و هرچی بزرگتر میشی هم وابستیگت به الیسا جون بیشتر میشه عشق مادر میخوام یه اعترافی بکنم و اون اینکه خیلی از شبا موقع شیر دادن بهت بی اختیار اشکم سرازیر میشه وقتی به این فکر میکنم که دیگه این شبا که خیلی راحت تو آغوشم جا میشی و هر چقدر که دوست دارم میتونم ببوسمت دیگه برنمیگرده و با بزرگتر شدنت این وابستگی تقریبا یکطرفه میشه چون مستقل تر میشی و فاصله هامو...
نویسنده :
مامان و بابا
11:41