تا روز دهم
هوالمحبوب
درسا کوچولوی ناز و ملوس امروز شدی 10 روزه ، مبارک باشه دلبندم
بعد از تولد هدیه آسمانی ما صبح ۳۰شهریور پرستار که اومد برای چکاپ گفت احتمال داره که یکمی زردی داشته باشی برای همین گفت سریع ازت آزمایش بگیریم .مادر جون هم زود بردت تا خانوم پرستار از دست کوچولوت آزمایش خون گرفت .ساعت ۱۰صبح هم دکترم اومد و پس از معاینه مرخصم کرد و کار من دیگه تموم شد و منتظر موندیم پزشک اطفال بیاد برای معاینه و ترخیص شما .
پس از معاینات اولیه که خداروشکر تست شنوایی و بینایت خوب بود اما جواب آزمایش زردیت ۱۱بود و خانوم دکتر گفت که بایستی بستری بشی که این زردی بالا دور از انتظار نبود چون گروه خونی من منفی هست و شما شدی مثبت مثل بابایی و واسه همین هم زردی داشتی ، با توجه به تجربه قبلی در تولد آبجی الیسا که اون هم زردی داشت به دکتر گفتیم که میبریم خونه و داخل دستگاه میزاریم که با رضایت ما بالاخره من و شما از بیمارستان نجمیه مرخص شدیم و همراه بابای و مادرجون و دایی علی رفتیم خونه ( نه من و نه بابایی دوست نداشتیم توی بیمارستان بستری بشی ) . وقتی رسیدیم خونه عمه فاطی و آجی الیسا منتظر ما بودن و الیسا جون هم کلی از دیدنت ذوق کرد و در عرض چند ثانیه دیدم همه عروسکاشو آورده و دور تادورت رو پر از عروسک کرده و بهت میگه آجی جون پاشو باهم بازی کنیم .کلی به این کار الیسا خندیدیم و بهش گفتیم که آجی درسا هنوز کوچولو و نمیتونه بازی کنه .
عکس های الیسا جون که آجی درسا را بغل میکنه